نانوشتهها
۶/۰۵/۱۳۸۵
هنگامی که خواب بودی...
...تنها میخواستم
به تماشایت بنشینم،
در نوازشات غرق شوم،
و به بوسهات برخیزم.
اما تو دیگر باور نداری...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر